بهترین زنان از نگاه بهترین زن
اگر دستورات دینی را در قالب حلال و حرام برای ما بیان کرده اند به این خاطر نیست که معاذ الله خدای متعال بر اساس هوا و هوس تصمیمی گرفته باشد (این تفکر ناشی از مقایسه کارهای ما انسان ها با خدای عالم است) چون خدای سبحان حکیم است تمامی کارهایش بر اساس حکمت است.
از جمله دستورات الهی در بخش احکام ظهور پیدا می کند. اگر خدا فرمود آب حلال است و شراب حرام به خاطر نفع آب و ضرر شراب به بندگان است.
خدا بی جهت چیزی را حلال یا حرام قرار نداد، او هم خالق سگ است و هم خالق گوسفند، اما یکی را حلال گوشت و دیگری را نجس العین قرار داد. بنابر این سود و ضرر انجام یا ترک دستورات الهی دامن گیر خود بندگان می شود.
و الا طبق فرمایش قرآن « إِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ جَميعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ حَميد. اگر شما و همه مردم روى زمين كافر شويد، (به خدا زيانى نمى رسد چرا كه) خداوند، بى نياز و شايسته ستايش است.» [ابراهیم8]
گر جمله کائنات همه کافر گردند….. بر دامن کبریای اش ننشیند گرد.
دستورات معصومین هم اینگونه است چرا که آنها از پیش خود فرمانی صادر نمی کنند بلکه گفتار الهی را به مردم می رساند، اگر انسان ها بخواهند در دنیا و آخرت سر افراز باشند باید در برابر دستورات خدا و معصومین صلوات الله علیهم سرخم کنند، نه اینکه بگویند این حرف ها مال 1400 سال پیش بود. فرضا هم تاریخ صدور این دستورات قدیمی است تاریخ عمل به دستورات که نگذشته، تازه حرف یا کار خوب هر وقت صادر شود خوب است.
اصلا مگر خدا زمان بردار است که بگوییم دستوراتش قدیمی شده!!
یکی از آن نسخه های نجات بخش که از سرور زنان عالمین صادر شده این است:« خَيْرُ النِّسَاءِ أَنْ لَا يَرَيْنَ الرِّجَالَ وَ لَا يَرَاهُنَّ الرِّجَالُ. بهترین زنان کسانی هستند که مردان نامحرم او را نبینند و او هم مردان نامحرم را نبیند.» [1]
این بیان عرشی دختر رسول خدا که راه سعادت زن را پیش روی او می گذارد به زعم برخی به روشنفکرنماها افسانه است. اما واقع این است که عمل به این نسخه جز به صلاح خود زن، اولا و جامعه، ثانیا نمی انجامد. البته این روایت بدان معنا نیست که زن در کنج خانه بنشیند و محبوس باشد بلکه اختلاط زن و مرد را مذموم دانسته نه حضور زن در مجامع عمومی (و با حفظ حجاب)
نکته ی آخر اینکه خود آن حضرت در این امر پیشگام بوده اند، همانطور که حضرت فاطمه علیها السلام در روزهای آخر زندگی، اسماء بنت عمیس را فراخواند و فرمود: «دوست ندارم بر پیکر زن پارچه ای بیفکنند و اندام وی زیر آن نمایان باشد.» اسماء عرضه داشت: ای دختر رسول خدا من چیزی به شما نشان خواهم داد که در حبشه دیدم. سپس چند شاخه تر خواست، آنها را خم کرد و پارچه ای بر روی آن کشید و تابوت گونه ساخت. فاطمه (علیها السلام) فرمود: «چه چیز خوبی است پیکر زن و مرد قابل تشخیص نیست.»[2]
ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
پی نوشت
[1] مكارم الأخلاق / 233 / الفصل التاسع في هنات تتعلق بالنساء ….. ص : 230
[2] وَ عَنْ أَسْمَاءَ بِنْتِ عُمَيْسٍ أَنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ ص قَالَتْ لِأَسْمَاءَ إِنِّي قَدِ اسْتَقْبَحْتُ مَا يُصْنَعُ بِالنِّسَاءِ أَنَّهُ يُطْرَحُ عَلَى الْمَرْأَةِ الثَّوْبُ فَيَصِفُهَا لِمَنْ رَأَى فَقَالَتْ أَسْمَاءُ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ أَنَا أُرِيكِ شَيْئاً رَأَيْتُهُ بِأَرْضِ الْحَبَشَةِ قَالَ فَدَعَتْ بِجَرِيدَةٍ رَطْبَةٍ فَحَسَّنَتْهَا ثُمَّ طَرَحَتْ عَلَيْهَا ثَوْباً فَقَالَتْ فَاطِمَةُ ع مَا أَحْسَنَ هَذَا وَ أَجْمَلَهُ لَا تُعْرَفُ بِهِ الْمَرْأَةُ مِنَ الرَّجُل… بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج43، ص: 189