علت اصلی بد حجابی در ایران
حجاب
غلامعلی افروز رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور با بیان اینکه باورهای دینی باید درست شود که اگر باورها درست شود شاهد ایجاد رفتارهای دینی در کشور میشویم، گفت: باورهای دینی باید درست شود که اگر باورها درست شود شاهد ایجاد رفتارهای دینی در کشور میشویم.
https://kowsarblog.ir/htsrv/viewfile.php?root=collection_2483&path=hijab-moteharek.gif&viewtype=image
” اگر از دختران ایران بخواهیم که یک انشا در رابطه با حجاب و عفاف بنویسید، این احتمال بسیار زیاد است که دخترانی که حجاب ظاهری مناسبی ندارند، انشا بهتری بنویسند و این نشان دهنده ان است که در ایران بسیاری از افراد باورهای دینی لازم را ندارند. “
رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور میگوید علت اصلی بدحجابی در جامعه ایران این است که خانوادههای مذهبی نتوانستهاند احساس و باور مذهبی را به فرزندان خود منتقل کنند.
آنها فقط آگاهی دینی به فرزندان خود دادهاند، در حالی که در خانوادههای متدین باید رابطه آرامشبخش متقابل بین پدر و مادر وجود داشته باشد تا فرزندان در کنار آموزههای دینی و شناختی که مستقیم از حجاب و نماز و ارزشهای دینی پیدا میکنند احساس خوشایندی هم به این رفتارها داشته باشند.
حجاب
تربیت دینی، تربیت تحمیلی و بیرونی نیست، خدا انسان را کنجکاو آفریده است و این کنجکاوی است که انسان را به خداجویی هدایت میکند.
افروز گفت: اگر از دختران ایران بخواهیم که یک انشا در رابطه با حجاب و عفاف بنویسید، این احتمال بسیار زیاد است که دخترانی که حجاب ظاهری مناسبی ندارند، انشا بهتری بنویسند و این نشان دهنده ان است که در ایران بسیاری از افراد باورهای دینی لازم را ندارند.
او با بیان اینکه رفتارهای دینی بر بستر باورهای دینی شکل میگیرد، گفت: باورهای
دینی اگر غنی، متعادل و متعالی باشد، باورهای دینی بستر پدیدار شدن رفتارهای دینی میشود. بنابراین آنچه دارای اهمیت است این است که باورهای دینی باید درست شود که اگر باورها درست شود شاهد ایجاد رفتارهای دینی در کشور میشویم.
” باورهای دینی باید درست شود که اگر باورها درست شود شاهد ایجاد رفتارهای دینی در کشور میشویم. “
رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور تاکید کرد: عفاف و حجاب زمانی موثر است که باور عمیقی پشت سر حجاب باشد. همانگونه که مشاهده میکنیم هر کجا که دختران در گستره جهان باورهای دینی درستی دارند، رفتارهای دینی مناسبی از خود بروز میدهند و مشکل ما در ایران این است که دختران ما مسائل دینی را میدانند اما بر آن باور ندارند.
دانش لزوما انسان را به طرف باور هدایت نمیکند بنابراین تا دختران جامعه ایران باوری به حجاب و نماز نداشته باشیم شاهد بروز حجاب و نماز در جامعه نیستیم.
خانوادههای متدین باید رابطه آرامشبخش متقابل بین پدر و مادر وجود داشته باشد تا فرزندان در کنار آموزههای دینی و شناختی که مستقیم از حجاب و نماز و ارزشهای دینی پیدا میکنند احساس خوشایندی هم به این رفتارها داشته باشند.
بچهها به طور قطع عروسک باربی را با آن سر و ظاهر به مادر با حجاب خود که چادر را موقع قهر کردن از خانه به سر میکند، ترجیع می دهند
حجاب
در خانهای که پدر و مادر محبوب هستند در کنار انتقال ارزشهای دینی، احساس قوی و غنی دینی در بچهها ایجاد میشود زیرا فقط در صورتی که بچهها شیفته پدر و مادر مذهبی خود باشند ، احساس دینی در آنها به وجود میآید.
افروز گفت: اگر مادر رضامندی زوجیتی نداشته باشد و دچار رگههایی از اضطراب و افسردگی شده باشد و از ازدواج خود ناراحت باشد، این مادر احساس خوشایندی را در فرزند خود ایجاد نمیکند بنابراین حجاب او تاثیر مثبتی در فرزندانش ایجاد نمیکند.
بچهها به طور قطع عروسک باربی را با آن سر و ظاهر به مادر با حجاب خود که چادر را موقع قهر کردن از خانه به سر میکند، ترجیع میهد. چطور میتوان انتظار داشت فرزندی به چادر علاقمند شود در صورتی که میبیند مادر وقتی از بیرون به منزل میآید چادر را به کناری پرت میکند و میگوید از گرما پختم! وقتی چادر این قدر بد است چطور میتوان انتظار داشت که فرزندان بخواهند آن را به سر کنند.
مادری که حجاب برتر دارد ولی اخلاق برتر ندارد، معنویت برتر ندارد، هرگز نمیتواند به فرزندان خود احساس خوشایندی در زمینه حجاب منتقل کند.
منبع : آفتاب
نظر استاد شهید مطهری درباره حجاب
استاد مطهری اعتقاد دارند که خداوند بزرگ، حجاب را نه واجب بلکه مطلوب هم نمی داند؛ آن چه واجب است حفظ نوع خاصی از پوشش(ستر) است که اجازه ندهد خانم ها به مثابه ابزارهایی برای لذت جویی مردان هوسباز، مورد بهره برداری قرار گیرند.
بخوانید:
… ما برای پوشش زن از نظر اسلام فلسفه خاصی قائل هستیم که نظر عقلی، آن را موجه می سازد و از نظر تحلیل می توان آن را مبنای حجاب در اسلام دانست .
واژه ” حجاب “
پیش از این که استنباط خود را در این باره ذکر کنیم لازم است یک نکته را یاد آوری کنیم . آن نکته این است که معنای لغوی ” حجاب ” که در عصر ما این کلمه برای پوشش زن معروف شده است چیست
کلمه ” حجاب ” هم به معنی پوشیدن است و هم به معنی پرده و حاجب . بیشتر ، استعمالش به معنی پرده است . این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می دهد که پرده وسیله پوشش است ، و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت، هر پوششی حجاب نیست ، آن پوششی ” حجاب ” نامیده می شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد . در قرآن کریم در داستان سلیمان، غروب خورشید را این طور توصیف می کند : ” حتی توارت بالحجاب ” یعنی تا آن وقتی که خورشید در پشت پرده مخفی شد . پرده حاجز میان قلب و شکم را ” حجاب ” می نامند .
در دستوری که امیر المومنین ( ع ) به مالک تشتر نوشته است می فرماید : ” فلا تطولن احتجابک عن رعیتک ” یعنی در میان مردم باش ، کمتر خود را در اندرون خانه خود از مردم پنهان کن ؛ حاجب و دربان، تو را از مردم جدا نکند ، بلکه خودت را در معرض ملاقات و تماس مردم قرار بده تا ضعیفان و بیچارگان بتوانند نیازمندیها و شکایات خود را به گوش تو برسانند و تو نیز از جریان امور بی اطلاع نمانی .
ابن خلدون در مقدمه خویش فصلی دارد تحت عنوان ” فصل فی الحجاب کیف یقع فی الدول و انه یعظم عند الهرم ” . در این فصل بیان می کند که حکومت ها در بدو تشکیل میان خود و مردم حائل و فاصله ای قرار نمی دهند ولی تدریجا حائل و پرده میان حاکم و مردم ضخیم تر می شود تا بالاخره عواقب ناگواری به وجود می آورد . ابن خلدون کلمه ” حجاب ” را به معنی پرده و حائل ( نه پوشش ) به کار برده است .
استعمال کلمه ” حجاب ” در مورد پوشش زن یک اصطلاح نسبتا جدید است . در قدیم و مخصوصا در اصطلاح فقها کلمه ” ستر ” که به معنی پوشش است به کار رفته است . فقها چه در کتاب النکاح که متعرض این مطلب شده اند کلمه ” ستر ” را به کار برده اند نه کلمه ” حجاب ” را . بهتر این بود که این کلمه عوض نمی شد و ما همیشه همان کلمه ” پوشش ” را به کار می بردیم ، زیرا چنانکه گفتیم معنی شایع لغت ” حجاب ” پرده است و اگر در مورد پوشش به کار برده می شود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همین امر موجب شده که عده زیادی گمان کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود .
وظیفه پوشش که اسلام برای زنان مقرر کرده است بدین معنی نیست که از خانه بیرون نروند . زندانی کردن و حبس زن در اسلام مطرح نیست . در برخی از کشورهای قدیم مثل ایران قدیم و هند، چنین چیزهایی وجود داشته است ولی در اسلام وجود ندارد .
پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد . آیات مربوطه همین معنی را ذکر می کند و فتوای فقها هم مؤید همین مطلب است و ما حدود این پوشش را با استفاده از قرآن و منابع سنت ذکر خواهیم کرد . در آیات مربوطه لغت ” حجاب ” به کار نرفته است . آیاتی که در این باره هست ، چه در سوره مبارکه نور و چه در سوره مبارکه احزاب ، حدود پوشش و تماسهای زن و مرد را ذکر کرده است بدون آنکه کلمه ” حجاب ” را به کار برده باشد . آیه ای که در آن کلمه ” حجاب ” به کار رفته است مربوط است به زنان پیغمبر اسلام .
می دانیم که در قرآن کریم درباره زنان پیغمبر دستورهای خاصی وارد شده است . اولین آیه خطاب به زنان پیغمبر با این جمله آغاز می شود : ” یا نساء النبی لستن کأحد من النساء ” یعنی شما با سایر زنان فرق دارید . اسلام عنایت خاصی داشته است که زنان پیغمبر ، چه در زمان حیات آن حضرت و چه بعد از وفات ایشان ، در خانه های خود بمانند ، و در این جهت بیشتر منظورهای اجتماعی و سیاسی در کار بوده است .
قرآن کریم صریحا به زنان پیغمبر می گوید : ” وقرن فی بیوتکن ” یعنی در خانه های خود بمانید . اسلام می خواسته است ” امهات المومنین ” که خواه نا خواه احترام زیادی در میان مسلمانان داشتند از احترام خود سوء استفاده نکنند و احیانا ابزار عناصر خود خواه و ماجرا جو در مسائل سیاسی و اجتماعی واقع نشوند . و چنانکه می دانیم یکی از امهات المؤمنین (عایشه ) که از این دستور تخلف کرد ماجراهای سیاسی ناگواری برای جهان اسلام به وجود آورد . خود او همیشه اظهار تأسف می کرد و می گفت دوست داشتم فرزندان زیادی از پیغمبر می داشتم و می مردند اما به چنین ماجرایی دست نمی زدم .
سر این که زنان پیغمبر ممنوع شدند از این که بعد از آن حضرت با شخص دیگری ازدواج کنند به نظر من همین است ؛ یعنی شوهر بعدی از شهرت و احترام زنش سوء استفاده می کرد و ماجراها می آفرید . بنابر این اگر درباره زنان پیغمبر دستور اکیدتر و شدیدتری وجود داشته باشد بدین جهت است .
به هر حال آیه ای که در آن آیه کلمه ” حجاب ” به کار رفته آیه 53 از سوره احزاب است که می فرماید : ” و اذا سألتموهن متاعا فاسألوهن من وراء حجاب ” یعنی اگر از آن ها متاع و کالای مورد نیازی مطالبه می کنید از پشت پرده از آن ها بخواهید . در اصطلاح تاریخ و حدیث اسلامی هر جا نام ” حجاب ” آمده است مثلا گفته شده قبل از نزول، آیه حجاب چنان بود و بعد از نزول، آیه حجاب چنین شد ، مقصود این آیه است که مربوط به زنان پیغمبر است ، نه آیه سوره نور که می فرماید :
قل للمومنین یغضوا من ابصارهم – الی آخر – قل للمومنات یغضضن من ابصارهن
یا آیه سوره احزاب که می فرماید : یدنین علیهن من جلابیبهن- الی آخر.
اما این که چطور در عصر اخیر به جای اصطلاح رایج فقها یعنی “ستر و پوشش” کلمه “حجاب و پرده و پردگی” شایع شده است برای من مجهول است، و شاید از ناحیه اشتباه کردن حجاب اسلامی به حجاب هایی که در سایر ملل مرسوم بوده است باشد . ما در این باره بعدا توضیح بیشتر خواهیم داد .
سیمای حقیقی مسأله حجاب
حقیقت امر این است که در مسأله پوشش – و به اصطلاح عصر اخیر حجاب – سخن در این نیست که آیا زن خوب است پوشیده در اجتماع ظاهر شود یا عریان ؟ روح سخن این است که آیا زن و تمتعات مرد از زن باید رایگان باشد؟ آیا مرد باید حق داشته باشد که از هر زنی در هر محفلی حداکثر تمتعات را به استثنای زنا ببرد یا نه؟
اسلام که به روح مسائل می نگرد جواب می دهد : خیر ، مردان فقط در محیط خانوادگی و در کادر قانون ازدواج و همراه با یک سلسله تعهدات سنگین می توانند از زنان به عنوان همسران قانونی کامجویی کنند ، اما در محیط اجتماع استفاده از زنان بیگانه ممنوع است . و زنان نیز از این که مردان را در خارج از کانون خانوادگی کامیاب سازند به هر صورت و به هر شکل ممنوع می باشند.
درست است که صورت ظاهر مسأله این است که زن چه بکند ؟ پوشیده بیرون بیاید یا عریان ؟ یعنی آن کس که مسأله به نام او عنوان می شود زن است و احیانا مسأله به لحن دلسوزانه ای طرح می شود که آیا بهتر است زن آزاد باشد یا محکوم و اسیر و در حجاب ؟ اما روح مسأله و باطن مطلب چیز دیگری است و آن اینکه آیا مرد باید در بهره کشی جنسی از زن ، جز از جهت زنا ، آزادی مطلق داشته باشد یا نه ؟ یعنی آن که در این مسأله ذی نفع است مرد است نه زن ، و لااقل مرد از زن در این مسأله ذی نفع تر است .
به قول ویل دورانت : “دامن های کوتاه برای همه جهانیان بجز خیاطان نعمتی است .”
پس روح مسأله ، محدودیت کامیابی ها به محیط خانوادگی و همسران مشروع ، یا آزاد بودن کامیابی ها و کشیده شدن آن ها به محیط اجتماع است . اسلام طرفدار فرضیه اول است .
از نظر اسلام محدودیت کامیابی های جنسی به محیط خانواده و همسران مشروع ، از جنبه روانی به بهداشت روانی اجتماع کمک می کند ، و ازجنبه اجتماعی موجب حفظ و استیفای نیروی کار و فعالیت اجتماع می گردد ، و از نظر وضع زن در برابر مرد ، سبب می گردد که ارزش زن دربرابر مرد بالا رود.
فلسفه پوشش اسلامی به نظر ما چند چیز است . بعضی از آن ها جنبه روانی دارد و بعضی جنبه خانه و خانوادگی ، و بعضی دیگر جنبه اجتماعی ، و بعضی مربوط است به بالابردن احترام زن و جلوگیری از ابتذال او .
حجاب در اسلام از یک مسأله کلی تر و اساسی تری ریشه می گیرد و آن این است که اسلام می خواهد انواع التذاذهای جنسی ، چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر ، به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج قانونی اختصاص یابد ، اجتماع منحصرا برای کار و فعالیت باشد . بر خلاف سیستم غربی عصر حاضر که کار و فعالیت را با لذت جویی های جنسی به هم می آمیزد، اسلام می خواهد این دو محیط را کاملا از یکدیگر تفکیک کند .
چرا حجاب برای زن واجب است ولی برای مرد واجب نیست؟
حجاب فقط بر زن واجب نیست. بلکه در مواردی بر مرد هم واجب است. اما نوع و مقدار حجاب زن و مرد متفاوت است. زن با توجه به این که مظهر جمال است و زیبایی و مرد مظهر شیفتگی و دلدادگی، قهرا به زن باید گفت که خود را در معرض نمایش قرار نده؛ زیرا تمایل مرد به چشم چرانی و تمایل زن به خود نمایی است. و تمایل مرد به چشم چرانی، بیشتر زن را به خود نمایی تحریک می کند.
استاد شهید مطهری در خصوص حجاب می گوید: ریشه حجاب را در یک تدبیر ماهرانه غریزی خود زن باید جستجو کرد. به طورکلی بحثی است درباره ریشه اخلاق جنسی زن از قبیل حیا و عفاف، و از آن جمله است تمایل به ستر و پوشش خود از مرد. در اینجا نظریاتی ابراز شده است.
دقیق ترین آن ها این است که حیا و عفاف و ستر و پوشش تدبیری است که خود زن با یک نوع الهام برای گران بهاکردن خود و حفظ موقعیت خود در برابر مرد به کار برده است. زن، با هوش فطری و با یک حس مخصوص به خود دریافته است که از لحاظ جسمی نمیتواند با مرد برابری کند و اگر بخواهد در میدان زندگی با مرد پنجه نرم کند از عهده زور بازوی مرد بر نمی آید و از طرف دیگر نقطه ضعف مرد را در همان نیازی یافته است که خلقت در وجود مرد نهاده است که او را مظهر عشق و طلب و زن را مظهر معشوقیّت و مطلوبیّت قرار داده است. در طبیعت، جنس نر گیرنده و دنبال کننده، آفریده شده است.
به قول ویل دورانت: آداب جفتجویی عبارت است از حمله برای تصرف در مردان، و عقب نشینی برای دلبری و فریبندگی در زنان … مرد طبعاً جنگی و حیوان شکاری است؛ عملش مثبت و تهاجمی است. زن برای مرد همچون جایزهای است که باید آن را برباید».
وقتی که زن مقام و موقع خود را در برابر مرد یافت و نقطه ضعف مرد را در برابر خود دانست؛ همان طور که متوسل به زیور و خودآرایی و تجمل شد که از آن راه قلب مرد را تصاحب کند؛ متوسل به دور نگه داشتن خود از دسترس مرد نیز شد. دانست که نباید خود را رایگان کند؛ بلکه بایست آتش عشق و طلب او را تیز تر کند و درنتیجه مقام و موقع خود را بالا برد.
ویل دورانت میگوید: «حیا امر غریزی نیست؛ بلکه اکتسابی است. زنان دریافتند که دست و دل بازی، مایه طعن و تحقیر است و این امر را به دختران خود یاد دادند».
ویل دورانت میگوید: «خودداری از انبساط، و امساک در بذل و بخشش بهترین سلاح برای شکار مردان است. اگر اعضای نهانی انسان را در معرض عام تشریح میکردند؛ توجه ما به آن جلب میشد؛ ولی رغبت و قصد به ندرت تحریک میگردید. مرد جوان به دنبال چشمان پر از حیا است و بی آنکه بداند حس میکند که این خودداری ظریفانه از یک لطف و رقّت عالی خبر میدهد».
مولوی، عارف نازک اندیش و دوربین خودمان، مثلی بسیار عالی در این زمینه می آورد. اول درباره تسلط معنوی زن بر مرد میگوید:
زُیِّنَ لِلنّاس حق آراسته است
زانچه حق آراست چون تانند رَست
چون پی یَسْکُن الَیْهاش آفرید
کی تواند آدم از حوّا برید
رستم زال ار بود وز حمزه بیش
هست در فرمان اسیر زال خویش
آنکه عالم مست گفتارش بدی
کَلِّمینی یا حُمَیْرا میزدی
آن گاه راجع به تأثیر حریم و حائل میان زن و مرد در افزایش قدرت و محبوبیت زن و در بالابردن مقام او و در گداختن مرد در آتش عشق و سوز، مثلی لطیف میآورد:
آن ها را به آب و آتش تشبیه میکند. میگوید مَثَل مرد مَثَل آب است و مَثَل زن مَثَل آتش. اگر حائل از میان آب و آتش برداشته شود؛ آب بر آتش غلبه میکند و آن را خاموش میسازد. اما اگر حائل و حاجبی میان آندو برقرار گردد؛ مثل این که آب را در دیگی قرار دهند و آتش در زیر آن دیگ روشن کنند؛ آن وقت است که آتش آب را تحت تأثیر خود قرار میدهد. اندک اندک او را گرم میکند و احیاناً جوشش و غلیان در او به وجود میآورد؛ تا آن جا که سراسر وجود او را تبدیل به بخار میسازد. میگوید:
آب غالب شد بر آتش از لهیب
ز آتش او جوشد چو باشد در «حجیب»
چون که دیگی حایل آمد آن دو را
نیست کرد آن آب را کردش هوا
مرد برخلاف آنچه ابتدا تصور میرود؛ در عمق روح خویش از ابتذال زن و از تسلیم و رایگانی او متنفر است. مرد همیشه عزت و استغناء و بیاعتنایی زن را نسبت به خود ستوده است.
ابن العفیف میگوید:
تُبْدِی النِّفارَ دِلالًا وَ هْیَ آنِسَةٌ
یا حُسْنَ مَعْنَی الرِّضا فی صورَةِ الْغَضَبِ
نظامی میگوید:
چه خوش نازی است ناز خوبرویان
ز دیده رانده را از دیده جویان
به طورکلی رابطهای است میان دست نارسی و فراق از یک طرف و عشق و سوز و گران بهایی از طرف دیگر. هم چنان که رابطهای است میان عشق و سوز از یک طرف و میان هنر و زیبایی از طرف دیگر. یعنی عشق در زمینه فراق ها و دست نارسیها میشکفد و هنر و زیبایی در زمینه عشق رشد و نمو مییابد.
برتراند راسل میگوید: «از لحاظ هنر مایه تأسف است که به آسانی به زنان بتوان دست یافت و خیلی بهتر است که وصال زنان دشوار باشد؛ بدون آنکه غیرممکن گردد»
هم او میگوید: «در جایی که اخلاقیات کاملًا آزاد باشد؛ انسانی که بالقوه ممکن است، عشق شاعرانهای داشته باشد؛ عملًا بر اثر موفقیت های متوالی به واسطه جاذبه شخصی خود، ندرتاً نیازی به توسل به عالی ترین تخیلات خود خواهد داشت»
ویل دورانت در لذات فلسفه میگوید: «آنچه بجوییم و نیابیم عزیز و گران بها میگردد. زیبایی به قدرت میل بستگی دارد و میل با اقناع و ارضاء، ضعیف و با منع و جلوگیری قوی میگردد».
از همه عجیبتر سخنی است که یکی از مجلات زنانه از آلفرد هیچکاک- که به قول آن مجله به حسب فن و شغل فیلمسازی خود درباره زنان تجارب فراوان دارد- نقل میکند. او میگوید: «من معتقدم که زن هم باید مثل فیلمی پرهیجان و پرآنتریک باشد. بدین معنا که ماهیت خود را کمتر نشان دهد و برای کشف خود مرد را به نیروی تخیل و تصور زیادتری وا دارد. باید زنان پیوسته بر همین شیوه رفتار کنند؛ یعنی کمتر ماهیت خود را نشان دهند و بگذارند مرد برای کشف آن ها بیشتر به خود زحمت دهد».
همان مجله در شماره دیگری از همین شخص چنین نقل میکند: «زنان شرقی تا چند سال پیش به خاطر حجاب و نقاب و رویبندی که به کار میبردند؛ خود به خود جذاب مینمودند و همین مسئله جاذبه نیرومندی بدان ها میداد. اما به تدریج با تلاشی که زنان این کشورها برای برابری با زنان غربی از خود نشان میدهند؛ حجاب و پوششی که دیروز بر زن شرقی کشیده شده بود از میان میرود و همراه آن از جاذبه جنسی او هم کاسته میشود»[1]
از این رو می بینیم که در روایات تمام بدن زن عورت معرفی شده است؛ لذا بر زن واجب است که تمام بدن را بپوشاند مگر دست ها تا موچ و صورت. «فَقَالَ عَلِیٌّ علیه السلام سَأَلَنَا رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله عَنِ الْمَرْأَةِ مَا هِیَ فَقُلْنَا عَوْرَةٌ»[2] بر خلاف مرد که ستر عورتین واجب است. و اگر مستلزم مفسده نباشد؛ بر مرد ستر غیر عورتین واجب نیست و هر جای بدن او که ترک ستر آن موجب فتنه و فسادانگیز باشد؛ باید بپوشاند. مثلا اگر پیراهن آستین کوتاه بپوشد و عملش موجب به گناه افتادن دیگران شود؛ در این صورت پوشش واجب می شود. اگر بر مرد پوشش واجب نیست؛ ولی بر زن نگاه کردن به مقدار بیشتر از معمول که مردان می پوشند؛ جایز نیست.
بر این اساس فقها نیز فرمودند: نگاه کردن به بدن مرد نامحرم به آن مقدار که معمولا آن را نمیپوشانند؛ مانند سر و صورت و گردن و مقداری از پاها و دست ها، اشکال ندارد.[3]
پی نوشت ها:
[1] مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج 19، ص 424-422.
[2] بحارالأنوار، ج 100، ص 251.
[3] استفتاءات جدید آیت الله مکارم، ج1، ص 228.
تاكید اسلام بر حجاب برای چیست؟
حجاب در اسلام در یك مسئله اساسی تر ریشه دارد؛ اسلام می خواهد انواع لذت جویی های جنسی، به محیط خانوادگی و چارچوب ازدواج قانونی اختصاص یابد. پس باید پایه های استحكام حجاب را در لایه ای عمیق تر جستجو كرد.
خبرگزاری شبستان: حجاب اسلامی یكی از مهمترین نمادهای تمایز آشكار میان جوامع اسلامی و غیراسلامی به شمار می رود. در پرتو رعایت حجاب و التزام به عفاف است كه شخصیت انسانی زن حفظ و زمینه های رشد تكامل زن و مرد در ابعاد مختلف فراهم می شود. با رعایت حجاب، پیوندها و علایق خانوادگی استحكام و دوام یافته، آرامش روحی و روانی به وجود می آید و حضور سالم و كارآمد زنان كه نیمی از پیكره جامعه را تشكیل می دهند در ابعاد زندگی سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی تضمین می شود. شاید به همین سبب باشد كه حجاب از ضروریات دین اسلام به شمار می آید.
بسیاری از پژوهشگران و اندیشمندان حوزه دین و اجتماع یكی از ریشه های مهم مشكلات و نابسامانی های جوامع را فقدان یا ضعف حیا و عفاف می دانند و در نگاه كلی می توان اساسی ترین علل فساد و نابودی جوامع و انحراف از مسیر اصیل و ناب پیامبران الهی را، یكی فراموش كردن عبادت و عبودیت و دیگری پیروی از شهوت نام برد كه هر دو با بی بند و باری جنسی و كنار گذاردن حیا، عفاف و نماد روشن آن یعنی حجاب ارتباط مستقیم دارد.
بنابراین، رعایت حجاب و عفاف علاوه بر آنكه از حقوق خداوند محسوب می شود و نقشی موثر بر حفظ مصالح جامعه دارد، سنگری مستحكم برای مصونیت از گزند نگاه های هدفدار و مسموم و جلوگیری از لغزش ها و سقوط های هلاكت بار برای زن است. در این میان اتكای مطلق انعكاس تصویر پدیده های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به وسایل ارتباط جمعی در دنیای معاصر و نقش بی چون و چرایی كه آنها در انعكاس مطلوب و یا نامطلوب این پدیده ها ایفا می كنند بیش از پیش در دنیای امروز اهمیت نگاه به ابعاد مختلف دنیای اطراف را از قاب نگاه این رسانه ها آشكار می سازد.
البته باید توجه داشت كه حجاب پدیده ای نیست كه به دین اسلام و احكام متقن آن محدود شود بلكه بررسی های تاریخی نشان از آن دارد كه قرن ها پیش از ظهور این مكتب انسان ساز، دیگر ادیان رعایت این پدیده اجتماعی فرهنگی را در دستور كار داشته اند و پیروان آنها ملزم به رعایت آن بوده اند.
به گونه ای كه پژوهشها نشان مىدهد زنان ایران زمین از زمان مادها كه نخستین ساكنان این دیار بودند، داراى حجابی كامل شامل پیراهن بلند چیندار، شلوار تا مچ پا و چادر و شنلى بلند بر روى لباسها بودهاند. این حجاب در دوران سلسلههاى مختلف پارسها نیز معمول بوده است. بنابر این، در زمان بعثت زرتشت و قبل و بعد از آن، زنان ایرانى از حجابى كامل برخوردار بودهاند. برابر متون تاریخى، در همه آن زمانها پوشاندن موى سر و داشتن لباس بلند و شلوار و چادر رایج بوده است و زنان هر چند با آزادى در محیط بیرون خانه رفت و آمد مىكردند و همپاى مردان به كار مىپرداختند، ولى این امور با حجاب كامل و پرهیز شدید از اختلاط هاى فسادانگیز همراه بوده است.
علاوه بر این، مورخان، از حجاب سخت زنان یهودی سخن گفته اند. ویل دورانت می گوید: “گفت وگوی علنی میان ذكور و اِناث، حتّی بین زن و شوهر از طرف فق های دین ممنوع گردیده بود…. .دختران را به مدرسه نمی فرستادند و در مورد آنها كسب اندكی علم را به ویژه چیز خطرناكی می شمردند. با این همه، تدریس خصوصی برای اِناث مجاز بود. نپوشاندن موی سر خلافی بود كه مرتكب آن را مستوجب طلاق می ساخت. زندگی جنسی آنان، علیرغمِ تعدد زوجات، به طرز شایان توجّه، منزّه از خطایا بود. زنان آنان، دوشیزگانی محجوب، همسرانی كوشا، مادرانی پُرزا و امین بودند و از آن جا كه زود وصلت می كردند، فحشا به حدّاقل تخفیف پیدا می كرد.”
بدون تردید مبنای حجاب در شریعت یهود، آیات تورات بود كه بر حجاب تأكید می نمود. كاربرد واژه چادر و برقع كه به معنای روپوش صورت است، در آن آیات، كیفیت پوشش زنان یهودی را نشان می دهد. تورات تشبه مرد و زن به یكدیگر را نهی نموده، می گوید: “متاع مرد بر زن نباشد و مرد لباس زن را نپوشد؛ زیرا هر كه این را كند، مكروه (یَهْوَه) خدای تو ست.”
افزون بر موارد فوق، در كتاب مقدس، وجوب پوشاندن موی سر، لزوم پرهیز از زنان فریبكار و بیگانه، نهی از لمس و تماس واژه چادر، نقاب و برقع آمده است؛
همچنین، در ارتباط با حجاب در انجیل می خوانیم: “وهمچنین زنان خویشتن را بیارایند به لباس مزین به حیا و پرهیز، نه به زلف ها و طلا و مروارید و رخت گرانبها. بلكه چنان كه زنانی را می شاید كه دعوای دینداری می كند به اعمال صالحه….” (انجیل، رساله پولس به تیموناوس، باب دوم، فقره 9- 15). “همچنین ای زنان، شوهران خود را اطاعت نمایید تا اگر بعضی نیز مطیع كلام نشوند، سیرت زنان ایشان را بدون كلام دریابد. چون كه سیرت طاهر و خدا ترس شما را ببینند. و شما را زینت ظاهری نباشد از بافتن موی و متحلی شدن به طلا و پوشیدن لباس. بلكه انسانیت باطنی قلبی در لباس غیر فاسد روح حلیم و آرام كه نزد خدا گران بها است. زیرا بدین گونه، زنان مقدسه در سابق نیز كه متوكل به خدا بودند، خویشتن را زینت می نمودند و شوهران خود را اطاعت می كردند. مانند ساره كه ابراهیم را مطیع بود و او را آقا می خواند و شما دختران او شده اید” (انجیل، رساله پطرس رسول، باب سوم، فقره 1- 6).
در كنار اهتمامی كه سایر ادیان و حتی برخی مكاتب به رعایت حجاب داشته اند، همچون دیگر زمینه ها بهترین و برترین دستورالعمل و كاربرد حجاب را دین مبین اسلام ارائه كرده است كه این مهم به ویژه در آیات قرآن به خوبی ترسیم شده است.
از نگاه قرآن كریم، اصول و روش های مختلف آموزش، بشارت و انذار، معرفی الگو و امر به معروف و نهی از منكر، اصول بنیادین اثرگذاری درونی و بیرونی بر انسان ها هستند كه مبنای تربیت و تهذیب نفس انسان ها و گرایش و پای بندی اجتماع به ارزش ها به شمار می روند. قرآن كریم افزون بر این اصول و مبانی كلی، در زمینه های گوناگون، راه كارهای اجرایی ویژه ای نیز ارائه كرده است. حجاب در اسلام در یك مسئله اساسی تر ریشه دارد؛ یعنی اسلام می خواهد انواع لذت جویی های جنسی، به محیط خانوادگی و چارچوب ازدواج قانونی اختصاص یابد. پس باید پایه های استحكام حجاب را در لایه ی عمیق تر جست و جو كرد كه همان كنترل روابط جنسی، وجود حیا و عفاف در جامعه و جلوگیری از اختلاط است. از این رو، در یافتن راهكارهای گسترش حجاب، بیشترین راهكارها به تنظیم روابط جنسی زن و مرد مربوط می شود؛ زیرا تنظیم صحیح این روابط بهترین عامل در كاهش ناهنجاری ها در رفتار و پوشش زنان و مردان و گسترش و استحكام حجاب اسلامی در جامعه اسلامی است.
الف) برخورد شدید با روابط جنسی نامشروع
حجاب و پوشش ظاهری و رعایت حریم میان زن و مرد، در عفاف و حیای درونی ریشه دارد. هر چه حیای درونی افراد كاهش یابد و آسیب ببیند، رفتار و پوشش ظاهری نیز آسیب خواهد دید. بی حیایی و آزادی در روابط جنسی زن و مرد، زمینه هر گونه حریم ظاهری میان آن دو را ازمیان خواهد برد.
ب) كنترل و محدودسازی نگاه
قرآن كریم برای تنظیم روابط سالم اجتماعی زن و مرد به نكته ای مهم و اساسی اشاره می كند و به مردان باایمان می گوید كه چشم های خویش را از زنان نامحرم فرو گیرند. همچنین به زنان مومن فرمان می دهد كه نگاه خود را از مردان نامحرم برگیرند. نگاه، نقطه آغازین روابط زن و مرد است كه چنانچه كنترل نشود زمینه ساز ادامه ارتباط خواهد شد و پی آمدهای نامطلوبی بر جای خواهد گذاشت.
بنابراین، به خوبی می توان داوری كرد كه امروزه در دایره نظر و نگاه در سطح جامعه، با چه وضعیت و شرایطی روبه رو هستیم. عادی شدن نگاه زنان و مردان نامحرم به یكدیگر و پایین بودن حساسیت های افراد در این زمینه، از جمله مسائل مهمی است كه متاسفانه كمتر بدان توجه می شود. كم نیستند زنانی كه حجاب مناسب ندارند ولی مردان در نگاه به آنان اگر چه بدون قصد، خود را آزاد می بینند. طبیعی و عادی شدن این مسئله از مشكلات جدی جامعه است.
ج) حجاب (پوشش) زنان
قرآن كریم در پی صدور فرمان كنترل نگاه دستور می دهد تا زنان پوشش خود را كامل كنند و از آنان می خواهد كه (اطراف) روسری (مقنعه) هایشان از روی سینه خود افكنند(تا گردن و سینه با آن پوشیده شود)(سوره نور، آیه 31).
پوشش مناسب در زنان، از مهمترین عوامل كاهش تنش ها در روابط با مردان است. بدپوشی و برهنگی نیز بستر تحریك و مزاحمت جنسی مردان در حق زنان را پدید می آورد. از همین رو، قرآن كریم می فرماید:
“ای پیامبر! به همسرانت و دخترانت و زنان مومنان بگو پوشش های بلند( و چادر مانند) شان را به خودشان نزدیك كنند. این (كار) برای این كه (به عفت ) شناخته شوند و آزار نبینند، بهتر است"(سوره احزاب، آیه 59).
پوشش مناسب در بانوان، زمینه طمع ورزی بیماردلان را كاهش می دهد و سلامت روابط اجتماعی زنان و مردان را ارتقا می بخشد. بنابر آنچه از آیه های پوشش و تفاسیر معتبر شیعه و اهل سنت بر می آید، پوشش زنان باید شامل پوشش سر و گردن و تمام بدن باشد. لازم است زنان، زینت ها و زیبایی های خویش را از نگاه مردان نامحرم پوشیده نگاه دارند.
د) پوشیدگی روابط جنسی همسران
قرآن كریم سفارش می كند كه روابط زناشویی همسران باید كاملا پنهانی و به دور از نگاه دیگران، حتی فرزندان خانواده باشد. این دستور برای حفظ صفت شرم و حیا در جامعه و جلوگیری از آلودگی های اخلاقی و جنسی است.
“ای مومنان! باید غلامان و كنیزانتان و نیز كودكانی از شما كه به سن بلوغ نرسیده اند، سه بار در شبانه روز ( برای ورود به خلوتگاه تان) از شما كسب اجازه كنند. پیش از نماز بامداد و نیم روز كه جامه هاتان را بیرون می آورید و پس از نماز عشاء. اینها سه وقت مخصوص( خلوت ) شماست” (سوره نور، آیه 58).
در روایت ها نیز سفارش های فراوانی درباره پنهان ساختن روابط همسران از كودكان آمده است كه همگی از ضرورت حفظ حالت شرم و حیا وآشكار نساختن خواسته های جنسی حكایت می كند. آشكار شدن كشش های جنسی در سطح جامعه، زمینه ساز ناهنجاری های جنسی، روابط نامشروع و دیگر نابسامانی ها در روابط زن و مرد خواهد شد. بنابراین، حفظ جامعه از آشكار شدن كشش های جنسی یكی از مهم ترین پایه های گسترش حجاب و عفاف در جامعه اسلامی است.
با آنچه ذكر شد و با نگاهی كه اسلام و قرآن نسبت به حجاب دارند بی تردید حفظ ارزش و حریم زنان و پالایش زندگی فردی و اجتماعی مردم از آسیب ها، اصلی ترین دلایل تاكید بر رعایت این پدیده است.
پی نوشت ها:
1- قرآن
2- تفسیر المیزان
3- فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگیی نوشته غلامعلی حدادعادل. تهران، انتشارات سروش، 1372.
4- قرآن و مقام زن نوشته علی كمالی. تهران، نشر امیری، 1373.
5- حجاب در ادیان الهی نوشته علی محمدی آشتیانی. چاپ دوم، نشر اشراق، 1378.
6- وسائل الشیعه.
چرا حجاب برای زنان در اسلام واجب است
چرا حجاب برای زنان در اسلام واجب است ، ولى آقایان موظف به پوشانیدن خود نیستندننننیستند ؟
جواب: حجاب و پوشش در ادیان و اقوام پیش از اسلام بى سابقه نیست و قدر مسلم این است که حجاب قبل از اسلام در میان بعض ملت ها حتى در میان مردم ایران باستان وجود داشته است.[1]
حجاب از ضروریات و مسلمات دین مبین اسلام است و پس از آمدن اسلام همه مردم جهان موظف هستند که اسلام را بپذیرند و دینى غیر از اسلام مورد قبول نیست. قرآن می فرماید: « و من یتبغ غیر الاسلام دیناً فلن یقبل منه و هو فى الآخرهْْ من الخاسرین؛ هر کس جز اسلام آیینى براى خود انتخاب کند از او پذیرفته نخواهد شد و او در آخرت از زیان کاران است».[2] پس علاوه بر این که حجاب در ادیان دیگر هم بوده است مسئله اساسى این است که با آمدن دین حضرت محمد(ص) و سایر ادیان نسخ شده اند و عموم انسان ها در واقع باید از اسلام و قوانین آن پیروى نمایند، ولى عده اى بر اثر جهالت و عدم تحقیق وشرایط زمانى و مکانى از ادیان دیگر ( که مورد قبول هم نیست)پیروى می کنند و با تحریف در ادیان آسمانی شراب می خورند، از گوشت خوک استفاده می کنند وسایر محرمات را انجام می دهند و حجاب را هم رعایت نمى نمایند.
اینان در همه این موارد از دین حق و قوانین آن سرپیچى کرده اند. و از سعادت ابدى و اخروى محروم گشته اند.
اسلام همان گونه که شراب و محرمات دیگر را به خاطر مفاسدى که در این گناهان وجود دارد حرام نموده است، بى حجابى را هم بر اثر مفاسد گوناگون آن ممنوع فرموده است.
اسلام می خواهد زن کرامت داشته باشد و وقتى درجامعه حضور پیدا می کند به عنوان یک انسان ظاهر شود نه به عنوان جنس مخالف مرد. زن و مرد در درجه اول هر دو انسانند و هر دو باید در محیط اجتماع و در برخورد با یکدیگر به گونه اى ظاهر شوند که مایة الودگى و ناپاکى جامعه نشوند. زن مسلمان، تجسم حرمت و عفت در جامعه است، حفظ پوشش و داشتن حجاب به نوعى احترام گذاردن به زن و محفوظ نگه داشتن وى از نگاه هاى شهوانى و حیوانى است. در محیطى که حجاب است و شرایط دیگر اسلامى رعایت می شود دو همسر تعلق به یکدیگر دارند و احساساتشان و عشق و عواطفشان مخصوص یکدیگر است، ولى در بازار آزاد برهنگى و بى حجابى که عملاً زنان به صورت کالاى مشترک (لااقل در مرحله غیر آمیزش جنسی) در آمده اند دیگر قداست پیمان زناشویى مفهومى نمى تواند داشته باشد. بنابراین ، دین مقدس اسلام براى حفظ حرمت زن و حراست از آلودگى اجتماع و جلوگیرى از شعله ورشدن غریزة جنسى ، رعایت حجاب را براى زنان لازم دانسته است.
مسئلة حجاب براى زن، یک حکم مسلم و قطعى اسلامى و قرآنى است و خداى عالم با در نظر گرفتن مصالح و مفاسد، حجاب را واجب فرموده است.
براى اطلاع بیشتر به کتاب حجاب شهید مطهرى و کتاب حجاب فتحیه فتاحى زاده را مطالعه فرمایید.
[1] مرتضى مطهری، مسئله حجاب، ص 21؛ فتحیه فتاحی زاده، حجاب از دیدگاه قرآن و سنت، ص 15 و مصطفى حسینى دشتى ، معارف و معاریف، ج 4، ص 379، مادة حجاب.
[2] آل عمران (13) آیه 85.