کاسه چهکنم برای حجاب فایده ندارد
خیلی وقتها ما بچه مذهبیها صدایی در گلو میاندازیم و درباره وضعیت حجاب و پوشش، مسئولین را میبندیم به انتقاد. وقتی هم کسی به ما میگوید پس خودت برای حجاب چکار کردی، سرمان را میخارانیم که ای بابا حرف از اینها دیگر گذشته و با این وضع جامعه دیگر کاری نمی شود کرد. وقتی نوبت به خودمان میرسد شروع میکنیم به آیه یأس خواندن و کاسهی چه کنم دست گرفتن. دنبال کاری میگردیم که راحت باشد و تأثیرگذاری زیادی داشته باشد. نهایت خلاقیتمان این است که یک پست در یک شبکه اجتماعی بگذاریم و خلاص. بعد سر بلند کنیم و بگوییم کاری کردیم کارستان.
حرفم را با یک مصداق تمام میکنم. مصداقی خوب که میتواند الگویی خوب هم باشد. همین چند روز پیش خانم الهام چرخنده، در دانشگاه آزاد نجف آباد، مراسمی برگزار کرد به عنوان مراسم «چادرگذاری». یک سخنرانیِ ساده، چند عدد چادر هدیهای و دخترهایی که برایشان جالب است چادری شدن را تجربه کنند. اینها در کنار هم یک مراسم خلاقانه را تشکیل دادند.
اما نکتهای که برای امثال ما قابل الگوبرداری است، این است که به جای حرف زدن و انتقاد کردن و کاسه چه کنم دست گرفتن، مثل خانم چرخنده از خودمان مایه بگذاریم؛ از آبرویمان؛ از شخصیتمان. خانم چرخنده یک شخصیت هنری است که با چادری شدن و دم زدن از ولایت، خیلی از موقعیتهای بازیگری را از دست داد؛ ولی به جایش امروز میتواند روی دانشجویان دانشگاه آزاد تأثیر بگذارد و چند نفر را چادری کند.
به امید روزی که ما هم بتوانیم خودمان را برای حجاب، برای دین و برای ولایت خرج کنیم.
بهترین زنان از نگاه بهترین زن
اگر دستورات دینی را در قالب حلال و حرام برای ما بیان کرده اند به این خاطر نیست که معاذ الله خدای متعال بر اساس هوا و هوس تصمیمی گرفته باشد (این تفکر ناشی از مقایسه کارهای ما انسان ها با خدای عالم است) چون خدای سبحان حکیم است تمامی کارهایش بر اساس حکمت است.
از جمله دستورات الهی در بخش احکام ظهور پیدا می کند. اگر خدا فرمود آب حلال است و شراب حرام به خاطر نفع آب و ضرر شراب به بندگان است.
خدا بی جهت چیزی را حلال یا حرام قرار نداد، او هم خالق سگ است و هم خالق گوسفند، اما یکی را حلال گوشت و دیگری را نجس العین قرار داد. بنابر این سود و ضرر انجام یا ترک دستورات الهی دامن گیر خود بندگان می شود.
و الا طبق فرمایش قرآن « إِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ جَميعاً فَإِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ حَميد. اگر شما و همه مردم روى زمين كافر شويد، (به خدا زيانى نمى رسد چرا كه) خداوند، بى نياز و شايسته ستايش است.» [ابراهیم8]
گر جمله کائنات همه کافر گردند….. بر دامن کبریای اش ننشیند گرد.
دستورات معصومین هم اینگونه است چرا که آنها از پیش خود فرمانی صادر نمی کنند بلکه گفتار الهی را به مردم می رساند، اگر انسان ها بخواهند در دنیا و آخرت سر افراز باشند باید در برابر دستورات خدا و معصومین صلوات الله علیهم سرخم کنند، نه اینکه بگویند این حرف ها مال 1400 سال پیش بود. فرضا هم تاریخ صدور این دستورات قدیمی است تاریخ عمل به دستورات که نگذشته، تازه حرف یا کار خوب هر وقت صادر شود خوب است.
اصلا مگر خدا زمان بردار است که بگوییم دستوراتش قدیمی شده!!
یکی از آن نسخه های نجات بخش که از سرور زنان عالمین صادر شده این است:« خَيْرُ النِّسَاءِ أَنْ لَا يَرَيْنَ الرِّجَالَ وَ لَا يَرَاهُنَّ الرِّجَالُ. بهترین زنان کسانی هستند که مردان نامحرم او را نبینند و او هم مردان نامحرم را نبیند.» [1]
این بیان عرشی دختر رسول خدا که راه سعادت زن را پیش روی او می گذارد به زعم برخی به روشنفکرنماها افسانه است. اما واقع این است که عمل به این نسخه جز به صلاح خود زن، اولا و جامعه، ثانیا نمی انجامد. البته این روایت بدان معنا نیست که زن در کنج خانه بنشیند و محبوس باشد بلکه اختلاط زن و مرد را مذموم دانسته نه حضور زن در مجامع عمومی (و با حفظ حجاب)
نکته ی آخر اینکه خود آن حضرت در این امر پیشگام بوده اند، همانطور که حضرت فاطمه علیها السلام در روزهای آخر زندگی، اسماء بنت عمیس را فراخواند و فرمود: «دوست ندارم بر پیکر زن پارچه ای بیفکنند و اندام وی زیر آن نمایان باشد.» اسماء عرضه داشت: ای دختر رسول خدا من چیزی به شما نشان خواهم داد که در حبشه دیدم. سپس چند شاخه تر خواست، آنها را خم کرد و پارچه ای بر روی آن کشید و تابوت گونه ساخت. فاطمه (علیها السلام) فرمود: «چه چیز خوبی است پیکر زن و مرد قابل تشخیص نیست.»[2]
ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ ـ
پی نوشت
[1] مكارم الأخلاق / 233 / الفصل التاسع في هنات تتعلق بالنساء ….. ص : 230
[2] وَ عَنْ أَسْمَاءَ بِنْتِ عُمَيْسٍ أَنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ ص قَالَتْ لِأَسْمَاءَ إِنِّي قَدِ اسْتَقْبَحْتُ مَا يُصْنَعُ بِالنِّسَاءِ أَنَّهُ يُطْرَحُ عَلَى الْمَرْأَةِ الثَّوْبُ فَيَصِفُهَا لِمَنْ رَأَى فَقَالَتْ أَسْمَاءُ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ أَنَا أُرِيكِ شَيْئاً رَأَيْتُهُ بِأَرْضِ الْحَبَشَةِ قَالَ فَدَعَتْ بِجَرِيدَةٍ رَطْبَةٍ فَحَسَّنَتْهَا ثُمَّ طَرَحَتْ عَلَيْهَا ثَوْباً فَقَالَتْ فَاطِمَةُ ع مَا أَحْسَنَ هَذَا وَ أَجْمَلَهُ لَا تُعْرَفُ بِهِ الْمَرْأَةُ مِنَ الرَّجُل… بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج43، ص: 189
چگونگی حجاب در صدر اسلام
چه بسا، یکی از شبهاتی که عدّهای در مورد حجاب و پوشش، به آن گرفتار شدهاند، این است که تصور میکنند که در عصر و زمان پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) و امامان معصوم(علیهم السلام) هیچ موقع در مورد حجاب، برخورد شدیدى که امروزه شاهد آن هستیم نمىشد و تنها در حد ارشاد و امر به معروف و نهى از منکر بوده و هیچ گونه بر خوردى نبوده است و حتى اصرارى هم به ارشاد نداشتند؛ زیرا خدای متعال وحى فرمود: «بر تو تکلیفى نیست، فقط دعوت زبانى کافى است و این خداوند است که هر کس را بخواهد هدایت و گمراه مىکند.» آیا واقعا در عصر پیامبر و امام معصوم(علیهمالسلام) چنین بوده است؟
در ابتدا باید به این نکته توجه داشت که پوشش اسلامی و دینی، یکی از احکام ضروری و جزو مسلمات دین اسلام است و در آن هیچ مسلمانی تردیدی ندارد؛ چون علاوه بر آن قرآن، روایات متعددی که دال بر وجوب حجاب کند، موجود است. از این رو، هم فقهای شیعه و هم فقهای سنی در این مسأله اتفاق نظر دارند.
هر چند در عصر پیامبر و امامان معصوم(علیهمالسلام)، بانوان بدحجاب وجود داشتهاند، ولی قرآن کریم با این پدیده برخورد کرده و در پی آن، دیگر آن زنان قادر نبودند که هر طور میخواستند در جامعه ظاهر شوند. این مسأله، به خوبی از آیاتی که تاکید بر حجاب و پوشش و پرهیز از هرگونه تبرج، خودنمایی، تحرک و بیحجابی عصر جاهلیت دارد، قابل استفاده است؛ «وَ قَرْنَ فى بُیُوتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّهِ اْلأُولى؛ و(ای زنان پیامبر) با وقار در خانه خود قرار گیرید و (در میان مردم) همانند ظهور(زنان) در دوران جاهلیت نخستین، (با آرایش و زینت بدون رعایت حجاب) ظاهر نشوید.»[احزاب، 33]
منظور از جاهلیت نخستین، همان جاهلیتی است که هم عصر پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) بوده است؛ به گونهای که در تاریخ آمده است که آن زمان، زنان حجاب و پوشش درستی نداشتند و دنباله روسری خود را به پشت سر میانداختند؛ به طوری که گلو و بخشی از سینه و گردنبند و گوشواره آنها مشخص بود. از این رو قرآن کریم همسران پیامبر را از این گونه اعمال باز میدارد. ناگفته نماند که، بدون شک این حکم و تکیه این آیه بیشتر بر همسران پیامبر بوده است.
امّا در آیهای دیگر علاوه بر تاکید بر پوشش همسران و دختران پیامبر بر پوشش زنان مؤمن نیز تاکید دارد؛ «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَ بَنَاتِکَ وَ نِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذَٰلِکَ أَدْنَىٰ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ؛ ای پیامبر، به همسران و دخترانت و زنهای مؤمنان بگو؛ روسریها و چادرهای خود را بر خویش بیفکنند(که گردن و سینه و بازوان و ساقها پوشیده شود) این(کار) نزدیکتر است به آنکه(به حجاب و عفت) شناخته شوند، تا مورد تعرض و آزار(فاجران) قرار نگیرند.»[احزاب، 59]
همچنین در آیهای دیگر به طور عام، از همه زنان مؤمن خواسته شده است تا حجاب و پوشش خود را داشته باشند؛ «وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِى إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَنِى أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَکَتْ أَیْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِى الْإِرْبَهِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلى عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُون؛ و به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را(از هر نامحرمی) فرو بندند و پاکدامنی ورزند و زیورهای خود را آشکار نگردانند؛ مگر آنچه که طبعیتا از آن پیداست و باید روسری خود را بر سینه خویش(فرو) اندازند و زیورهایشان را جز برای شوهرانشان و… آشکار نکنند.»[نور، 31]
کلمه «خُمُر» که در این آیه بکار برده شده است، جمع خِمار و معنای آن؛ روسرى و سرپوش است.[1] واژه «جیوب» نیز از جَیب گرفته شده و به معنى قلب، سینه و گریبان میباشد.[2]
علامه طبرسی، در تفسیر این آیه، چنین میگوید: «بانوان شهر مدینه اطراف روسرىهای خود را به پشت سر مىانداختند و در نتیجه بخشی از سینه و گردن و گوشهاى آنها مشخص مىشد. بر اساس این آیه، موظف شدند اطراف روسرى خود را به گردن بیندازند تا این مواضع نیز مستور(و پنهان) باشد.»[3] فخر رازى، این نکته را یاد آور شد که «خدای متعال با به کار بردن واژههاى «ضَرب» و «عَلَى» که مبالغه در القاء را مىرسانند، به دنبال بیان لزوم پوشش کامل این نواحى است.»[4] ابن عبّاس در تفسیر این جمله نیز مىگوید: «یعنى زن باید، مو و سینه و دور گردن و زیر گلوى خود را بپوشاند.»[5]
بخشی از روایات دال بر وجوب حجاب
در این زمینه، روایات و احادیث متعدد و متواتری وجود دارد که در کتب شیعی از جمله وسائل الشیعه ذکر شده است که برخی از آنها در ارتباط با تفسیر آیات مربوط به حجاب و پوشش ذکر شده است و برخی هم حکم بانوان سالخورده را در خصوص حجاب بیان داشته است و برخی نیز در مورد إماء و کنیز وارد شده است و بعضی هم زمان وجوب و لزوم حجاب و پوشش را بیان دارد.
به طور کلی، روایات وارده، اصل وجوب حجاب و پوشش را مسألهای مسلّم و ضروری دانسته و به شرایط، خصوصیات، زمان و استثناءات آن پرداخته است. به عنوان نمونه به مواردی از آنها اشاره میکنیم.
1. در روایتی از امام صادق(علیهالسلام) آمده است: «کُلُّ آیتِهِ فِی القُرآنِ فِیهَا ذِکرُ الفُرُوجِ فَهِی مِنَ الزِّنَا إِلّا هَذه الآیته(وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ) فَإنَّهَا مِنَ النَّظرِ؛ هر آیه که در قرآن، سخن از حفظ فروج به میان مىآید، مراد حفظ کردن از زنا است، جز این آیه که مراد از آن، حفظ کردن از نگاه دیگران مىباشد.»[6]
2. فضیل بن یسار در سوالی از امام صادق(علیهالسلام) میگوید: «سَألتُ أبَا عَبدِالله علیهالسلام، عَن الذراعَینِ مِنَ المَرأتِهِ، همُا مِنَ الزِّینتِهِ ألتى قَال الله: «وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إلّا إِلاّ لِبُعُولَتِهِنَّ»؟ قَالَ: نَعَم وَ مَا دُونَ الخِمارِ مِنَ الزینتهِ وَ مَا دُونَ السَّوارِین؛ از امام صادق علیهالسلام سؤال کردم؛ آیا دو تا ذراع زن از جمله زینت است که خدا مىفرماید: «براى غیر شوهر نشان داده نشود؟» حضرت فرمود: بلى و نیز سر و موهاى سر و گردن و بخشى از سینه که با روسرى پوشانده مىشود، هم از زینت است و نیز آن چه زیر دستبند و بالاتر است هم از زینت(مراد محل زینت است) است و براى غیر محارم نمىتوان نشان داد.»[7]
3. احادیثی که اصل حجاب و پوشش را مسلم دانسته و زمان وجوب آن را بیان میکند.
الف) محمد بن مسلم از امام محمد باقر(علیهالسلام) روایت میکند؛ «لَا یَصلحُ لِلجَاریتِهِ إِذَا حَاضَت إِلّا أَن تَختَمرَ؛ دختر هنگامى که به حد بلوغ(شرعى) رسید، باید روسرى داشته باشد.»[8]
ب) امام رضا(علیهالسلام) در این باره فرموده: «لَا تَفطِی المَرأتُهُ رَأسَهَا مِنَ الغُلامِ حَتّی یَبلُغَ الغُلامُ؛ پسر هنگامی که به حد بلوغ رسید، زن باید حجاب را رعایت کند و سر خود را از او بپوشاند.»[9]
بنابراین، مضاف بر ضرورت و کارکردهای فردی و اجتماعی حجاب و پوشش، آیات و احادیث متعددی بر لزوم و وجوب حجاب دلالت دارند. از طرفی پوشش یک امر غریزی و فطری برای انسانها نیز میباشد و در طول تاریخ و از دیر زمان، بشر در حد امکان نسبت به مسأله پوشش و حجاب اهتمام داشته است و همه صاحبان ادیان نیز آن را سرلوحه عمل خود قرار دادهاند.
ولی با این وجود، موارد برخورد پیغمبر اکرم با بد حجابی بدست نیامده است و به طور کلی هم جزئیات دقیقتری از زندگی عصر پیغمبر موجود نیست.
هر چند در عصر پیغمبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) و امام علی(علیهالسلام)، بانوان بد و بیحجابی وجود داشتهاند، ولی این بدین معنی نیست که این گونه زنان، قادر بودند که هر طور که دلشان میخواسته است، در جامعه ظاهر شوند. همچنین اثبات این ادعا نیز مشکل است؛ زیرا افرادی که در قلمرو حکومت اسلامی میزیستهاند، قوانین اسلامی را به ظاهر رعایت میکردند. حتی اقلیتهای دینی هم موظف به رعایت مقررات اسلامی در جامعه اسلامی بودهاند؛ همچنانکه این مسأله در کتب فقهی نیز آمده است.
امّا آنچه که در عصر پیغمبر اکرم معمول بوده، حجاب نداشتن کنیزان بوده است؛ آن هم در محدوده سر و گردن بوده و نه بیشتر. از این رو به بانوان آزاد مسلمان، دستور داده شده که حجاب اسلامی را کاملا رعایت کنند، تا نسبت به کنیزان شناخته شوند.
پس بر این اساس، ادعای اینکه حجاب و پوشش در عصر پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآله نبوده، حرفی بدون دلیل و منطق است که دلایل قرآنی و روایی، خلاف آن را ثابت میکند.
نظام جمهوری اسلامی ایران، با هدف حاکمیت احکام و ارزشهای دینی و اسلامی در جامعه شکل گرفته است و انتخاب این نظام از سوی مردم، بیانگر خواست آنها در پذیرش ارزشها و اصول اسلامی و اجرای آن در کشور است و مردم هم با آگاهی و اطلاع کامل، نظام جمهوری اسلامی را انتخاب کردهاند و از آنجایی که حجاب و پوشش به عنوان یکی از احکام و دستورات اجتماعی دین اسلام، نقش مهمی در حفظ سلامت اجتماع و حریم خانواده و جلوگیری از فساد جامعه داشته است و همچنین کوتاهی و بیتوجهی به آن، اثرات نامطلوب و زیان باری برای جامعه میتواند داشته باشد.
حکومت دینی و اسلامی، موظف است که زمینهها و شرایط لازم را برای رعایت این احکام الهی فراهم کند و با متخلفان آن برخورد کند. پس مقابله با بیحجابی و دستور به رعایت آن، هر چند نوعی محدودیت آزادی تلقی میشود، ولی این در حقیقت محدود کردن آزادیهای مخربی است که بنیان اجتماع و خانواده را سُست کرده و سلامت جامعه را به خطر میاندازد و نتیجه آن به دست آوردن آزادیهای مطلوبتر و امنیت و آسایش افراد جامعه خواهد بود؛ مانند ایجاد محدودیت در استفاده از بعضی از غذاها، برای حفظ سلامتی بدن، آیا هیچ منطقی قبول میکند که تحت عنوان آزادی، استفاده از هر نوع غذا که برخی از آنها سلامتی جسم را به خطر میاندازد، جایز بداند؟
به علاوه، برخی از احکام شرعی به گونهای میباشند که اگر فردی آن را انجام ندهد، ضررش بیشتر متوجه خودش میشود؛ مانند به جا نیاوردن نماز که در اینجا اجبار مطلوب نیست، ولی برخی دیگر، همانند رعایت نکردن حجاب و پوشش، نه تنها فرد متضرر میشود؛ بلکه موجب ضرر برای دیگر افراد جامعه نیز میشود. در اینجا چون مصلحت جامعه بالاتر از مصلحت فردی است، لذا لازم است که با افراد متخلف برخورد شود و آنها را ملزم به رعایت مقررات کرد؛ از آنجا که انسان موجودی اجتماعی است، جامعهای که در آن زندگی میکند، از یک سو جامعه همچون حریم خانه او محسوب میشود، پاکی جامعه به پاکی او کمک میکند و آلودگی آن به آلودگی او منجر میشود.
لذا در دین اسلام، هر کاری که فضا و جو اجتماع را آلوده میکند، باید با آن مقابله کرد؛ زیرا که گناه همچون حریق است و هنگامی که در جایی از جامعه این حریق روشن شود، لازم است که سعی و تلاش کرد تا آن حریق خاموش شود و یا حداقل محاصره شود؛ ولی اگر به حریق دامن زده شود و آن حریق از جایی به جای دیگری برده شود، حریق و آتش همه جا را فرا خواهد گرفت و آن موقع، کسی قادر به کنترل آن نخواهد بود و از آن گذشته بزرگی گناه در نگاه عامه مردم کوچک و حفظ ظاهر جامعه از آلودگیها که خود سد بزرگی در برابر فساد است، از بین خواهد رفت.
از این رو، حکومت اسلامی، وظیفه مقابله دارد و باید جلوی نشر منکرات و زمینههای ایجاد فساد را بگیرد. البته این به معنی اجبار و استفاده از زور برای حجاب نیست؛ بلکه نوعی واکسینه کردن و جلوگیری جامعه از بیماریهای روانی است.
بنابراین، حاکمان دینی و اسلامى موظف به از میان بردن زمینهها و عوامل مزاحم رشد فضائل و ارزشهای انسانى هستند و این در حقیقت همان بسترسازى براى سلامتی روان جامعه است.
پینوشتها:
——————————————————————
[1]. المفردات فى غرائب القرآن، ص 159
[2]. مجمع البیان، ص217
[3]. همان
[4]. التفسیر الکبیر، ج23، ص179
[5]. مجمع البیان، ص217
[6]. بحارالانوار، ج97، ص33
[7]. وسائل الشیعه، ج 14، ح 1، ص 145
[8]. همان، ج 14، باب 126، ح 1، ص 168
[9]. همان، ح 4
منبع: خبرگزاری رسا
در زمان پیامبر هم حجاب وجود داشت
از روایات اسلامی استفاده می شود که گاهی پوشش صورت در میان زنان مسلمان بوده است و گاهی نبوده. گاهی نقاب داشتند و گاهی نداشتند؛ مثلاً در حدیثی داریم که حضرت باقر(علیه السلام) موقع طواف زنی را دید که نقاب به صورت انداخته - چون می دانیم در موقع احرام یکی از چیزهایی که زن باید از آن پرهیز کند، پوشاندن صورت است، کما اینکه مردها نباید سرشان پوشیده باشد - امام باقر(علیه السلام) اشاره کردند به ایشان نقاب را از صورت بردار که احرام زن در صورت او است. خود اینکه در روایات احرام آمده که زن صورت خود را نپوشاند، دلیل بر این است که پوشاندن صورت در میان زنها بوده. اگر وجود نداشت، دیگر اصراری نبود این مسأله در محرمات احرام بیاید. این دلیل بر این است که عده زیادی از زنان صورت خود را می پوشاندند؛ ولی در عین حال زنانی هم بودند که صورت را نمی پوشاندند؛ چون در روایات داریم فلان شخصیت اسلام فلان زن را دید و شناخت. احتمالاً صورت این خانم باز بوده که شناخته شده. از مجموع روایات اسلامی استفاده می شود که صورت و کفین در استعمال حجاب استثنا هستند. حالا اگر کسانی بخواهند رعایت بکنند و این دو موضع را بپوشانند، کسی مانع آنها نخواهد بود.
در رابطه با ضرورت و لزوم حجاب توجه به امور زیر لازم است:
الف. از تاریخ استفاده می شود که در صدر اسلام حتی یهودی و نصاری هم نوعی حجاب داشتند. منتها حجابهای آنان با حجابهای مسلمین فرق داشته. شاید اینکه در روایات اسلامی داریم کنیزها واجب نیست سرشان را بپوشانند، به خاطر این بوده که اینان مسلمان نبودند، تحت حکومت اسلامی آمدند و حجاب را در تمام بدن رعایت می کنند، منتها در موهای سر رعایت نمی کردند. این در حالی است که ما میبینیم بعضی از اهل کتاب هم پوشش سر را رعایت می کردند. در مورد حکومت اسلامی که نسبت به اینها چگونه رفتار کردند، به یقین حکومت اسلامی، فشار زیادی روی اهل کتاب و اهل ذمه نداشته و شاید در میان آنها زنانی بودند که موهای خود را نمی پوشاندند و در اجتماع ظاهر می شدند؛ ولی گاهی می شود اگر تبعیضی میان زنان مسلمان و غیر مسلمان در یک جامعه واقع شود، به عنوان ثانوی، منشأ مشکلات می شود؛ مثل زنان عصر ما، حکومت اسلامی می تواند از آنها هم بخواهد برای رعایت احترام جامعه اسلامی و همرنگ شدن با مسلمین و برای اینکه در محیط تبعیضی نباشد، احتراماً ارزشهای کشوری را که در آن زندگی میکنند، رعایت کنند که یکی از آن ارزشها حجاب است.
ب. پوشش اسلامی از احکام ضروری اسلام است و هیچ مسلمانی نمی تواند در آن تردید کند، زیرا هم قرآن کریم بدان تصریح نموده و هم روایات فراوان بر وجوب آن دلالت دارد. از همین رو فقهای شیعه و سنی به اتفاق به وجوب آن فتوا داده اند، همان گونه که نماز و روزه و سایر معارف اسلامی، به دورانی خاص اختصاص ندارد دستور پوشش نیز چنین است و ادعای عصری بودن آن بی دلیل و غیر کارشناسانه می نماید، هر چند در زمان پیامبر(صلی الله علیه و آله) و امام علی(علیه السلام) زنان بدحجاب وجود داشته است اما قرآن با این پدیده برخورد کرده، به دنبال آن دیگر آنها نمی توانستند هر طور دلشان خواست در اجتماع ظاهر شوند، این مطلب از آیات حجاب که بر لزوم پوشش و پرهیز از تبرج، خودنمایی، تحرک و بی حجابی زمان جاهلیت تأکید می نماید، به خوبی قابل استفاده است:
1.«وَ قَرْنَ فی بُیُوتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّهِ اْلأُولى ای زنان پیامبر! در خانه های خود بمانید و هم چون جاهلیت نخستین در میان مردم ظاهر نشوید. اندام و وسایل زینت خود را در معرض تماشای دیگران قرار ندهید.»(1)
مراد از جاهلیت اولی همان جاهلیتی است که مقارن عصر پیامبر(صلی الله علیه و آله) بوده و به طوری که در تاریخ آمده آن موقع زنان حجاب درستی نداشتند و دنباله روسری خود را به پشت سر می انداختند به گونه ای که گلو و قسمتی از سینه و گردن بند و گوشواره آنان نمایان بود و به این ترتیب قرآن همسران پیامبر را از این گونه اعمال باز می دارد. البته بدون شک این حکم عام و تکیه آیات بر زنان پیامبر به عنوان تأکید بیشتر است.(2)
2. «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ ِلأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ … »؛ ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمن بگو روسری های بلند خود را بر خویش فرو افکنند تا شناخته نشوند و مورد آزار قرار نگیرند.»(3)
3. «وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاّ لِبُعُولَتِهِنَّ … ؛ به زنان با ایمان بگو چشم های خود را فرو گیرند و از نگاه به مردان نامحرم خودداری کنند و دامان خود را حفظ نمایند و نباید زینت خود را آشکار سازند جز آن مقدار که طبیعتا ظاهر است و اطراف روسری های خود را بر سینه خود افکند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)»(4)
روایات که دلالت بر وجوب حجاب دارد.
در این زمینه روایات متواتری وجود دارد که در کتب حدیثی شیعه از جمله وسائل الشیعه ذکر شده است که برخی از این روایات در ارتباط با تفسیر آیات ذکر شده می باشد و برخی هم حکم زنان سالخورده را در مورد حجاب بیان داشته و برخی در مورد اِماء و کنیز وارد شده است و بعضی نیز زمان وجوب حجاب را بیان می دارد. در کل اصل وجوب حجاب را مسأله مسلم و ضروری دانسته، به شرایط، خصوصیات، زمان و استثنائات آن پرداخته است، به طور نمونه به موارد از آنها اشاره می نماییم:
1. در حدیثی از امام صادق(علیه السلام) می خوانیم: « کل آیته فی القرآن فیها ذکر الفروج فهی من الزنا إلا هذه الآیته فإنها من النظر؛ هر آیه که در قرآن مجید سخن از حفظ فروج به میان می آورد منظور حفظ کردن از زنا است جز این آیه که مراد از آن، حفظ کردن از نگاه دیگران می باشد.»(5)
2. فضیل بن یسار می گوید: «سألت ابا عبدالله(ع) عن الذراعین من المرائته، هما من الذینته التی قال الله: «و لا یبدین زینتهن إلا لبعولتهن»؟ قال: نعم و ما دون الخمار من الزینته و ما دون السوارین؛ از امام صادق(علیه السلام) سؤال کردم آیا دو تا ذراع زن از مارد زینت است که خداوند می فرماید: برای غیر شوهر نشان داده نشود؟» فرمود: بلی ونیز سر و موهای سر و گردن و مقداری از سینه که با روسری پوشانده می شود هم از زینت است و نیز آن چه زیر دستبند و بالاتر است هم از زینت (مراد محل زینت است) است و برای غیر محارم نمی تواند نشان بدهد.»(6)
3. روایات که اصل حجاب را مسلم گرفته و زمان آن را مطرح می سازد:
الف. محمد بن مسلم از امام محمد باقر(علیه السلام) روایت می کند: « لا یصلح للجاریته إذا حاضت إلا أن تختمر؛ دختر زمانی که به حد بلوغ شرعی رسید، باید روسری داشته باشد.»(7)
ب. از امام هشتم(علیه السلام) روایت شده است: «لا تفطی المرأئته رأسها من الفلام حتی یبلغ الفلام؛ پسر وقتی به حد بلوغ رسید زن باید حجاب را رعایت کرده و سر خود را از وی بپوشاند.»(8)
بنابراین بر لزوم حجاب علاوه بر ضرورت و کارکردهای فردی و اجتماعی آن، آیات و روایات فراوانی دلالت دارد. و اصولا پوشش امر غریزی و فطری برای بشر است و کاوش های باستان شناسی نشان می دهد که از دیر زمان بشر در حد امکان نسبت به مسأله پوشش اهتمام ورزیده است و همه صاحبان ادیان نیز آن را سرلوحه عمل قرار داده اند. با این حال، موارد برخورد پیامبر با بدحجابی به دست نیامد و به طور کلی جزئیات دقیق زندگی عصر پیامبر روشن نیست.
————————–
پی نوشت ها:
1. احزاب، آیه 33.
2. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، ج 14.
3. احزاب، آیه 59.
4. نور، آیه 31.
5. بحارالانوار، ج 97، ص 33.
6. وسائل الشیعه، حر عاملی، بیروت، دار احیاء التراث، ج 14، ب 109، ح 1، ص 145.
7. وسائل الشیعه، ج 14، باب 126، ح 1، ص 168.
8. همان، ح 4.
ارزش حجاب از منظر امام زمان
مرحوم آیت الله سید محمدباقر مجتهد سیستانی (ره) پدر آیت الله سید علی سیستانی تصمیم می گیرد برای تشرّف به محضر امام زمان (عج) چهل جمعه در مساجد شهر مشهد زیارت عاشورا بخواند. در یکی از جمعه های آخر، نوری را از خانه ای نزدیک به مسجد مشاهده می کند. به سوی خانه می رود می بیند حضرت ولی عصر امام زمان (ع) در یکی از اتاق های آن خانه تشریف دارند و در میان اتاق جنازه ای قرار دارد که پارچه ای سفید روی آن کشیده شده است. ایشان می گوید هنگامی که وارد شدن اشک می ریختم سلام کردم، حضرت به من فرمود: «چرا اینگونه به دنبال من می گردی و این رنج ها را متحمّل می شوی؟! مثل این باشید- اشاره به آن جنازه کردند- تا من بدنبال شما بیایم!»
بعد فرمودند: «این بانویی است که در دوره کشف حجاب- در زمان رضا خان پهلوی- هفت سال از خانه بیرون نیامد تا چشم نامحرم به او نیفتد.»
زنان و دختران مسلمان بیایید هم پیمان شویم که با رعایت حجاب خود هم خانواده وهم جامعه ی خود را ایمن بسازیم و واکسن پیشگیری از نابودی جوانان را به جامعه تزریق کنیم.و مهمتر از همه به دل امام زمان آرامش ببخشیم