کمی تا قسمتی... تأمل!!
خواهر گلم سلام :
فقط یه چند لحظه با من بمون …
روی صحبتم با اون خانم هاییه که با این لباسای جهنمی که اسمش “"ساپورته"” میان بیرون …روی صحبت با اوناست که با این لباسا چهار ستون تن یه پسر رو میلرزونن…به گناه میندازن جوون های مردم رو …
همین جوون هایی که در آینده شوهر خودتون میشن …
خواهرم فکر کردی شوهرتو از فضا میاد…؟؟؟؟
نه …..از همین جووناس …از همینا که الان تو خیابون میبینی و میبیننت …
میگن ملایکه ی خدا چند جا خندشون میگیره …یه جاش وقتیه که یه خانم بد(بی) حجاب رو دارن میذارن تو قبر …
طرف که کارای کفن و دفن رو میکنه اون آخر باری میگه یه “"محرم"” بیاد واسه این خانم تلقین و …اینجا ملایکه میخندن و میگن بابا این تا تو دنیا بود همه بهش محرم بودن ….حالا که مرده دنبال محرم میگردی…؟؟؟
خواهر این قصه نبودا روایته …
حالا اینجوری میای به خودت که جیگر بشی یا دلبری کنی ….؟؟؟
تو رو خدا خودت جواب بده .آیا واقعا تو دل این پسرا رو میبری یا هوسشون رو …؟؟؟؟؟؟؟؟نه بگو به من واقعا ….به کجا چنین شتابان …؟؟؟فکر همه چی رو بکن دختر…تو که اینجوری متزلزل میکنی پایه ی زندگی خانواده ها رو ….به فکر زندگی خودتم باش …
آگاه باش و بدون که دل شوهرتم میبرنا …ببین اینا دیگه وقت آزمون خطا نداره که بگی الان اینجوری میشم تا ببینم شوهرم اینطور میشه یا نه …یهو چشم بهم میزنی میبینی بدخت شدی …
یاد اونطرفتم بکن …..یاد شرمندگیتون پیش حضرت زهرا سلام الله علیها …واقعا روشو داری اون روز سر بلند کنی بگی من شیعه ی همسرت علی ع بودم …؟؟؟الان اعتقاد نداری…اونور یه اتفاقایی برات میافته که اعتقاد پیدا میکنیا …..شب معراج دید پیامبر ص که بعضی از زنای امتش چه جور عذاب میکشن روز قیامت …
خواهرم ….مهربون …
اینجوری نیا ین بیرون …… من داداش کوچیکتون ….
من اول دلم برا خودت میسوزه که “""اگه"""برنگردی ازین راه چه سرنوشت دنیایی و اخروی تلخی در انتظارته …
دوم دلم واسه جوونامون میسوزه که اینجوری نابود میشن ….واسه خانواده ها …
ازت خواهش میکنم یه تکونی بخور …یوم الحسره(قیامت ) دیگه خیلییی دیره ….
و چه زود دیر میشود ..