خواهرم...
خواهرم ای دختر ایران زمین
یک نظر عکس شهیدان را ببین
در خیابان چهره آرایش مکن
از جوانان سلب آسایش مکن
خواهر من این لباس تنگ چیست
پوشش چسبان رنگارنگ چیست
پوشش زهرا و زینب بهترین
بر تو ای محبوبه خواهر آفرین
پیش نامحرم تو طنازی مکن
با اصول شرع لجبازی مکن
یادت آید از پیام کربلا
گاه گاهی شرمت آید از خدا
در جوارش خویش را مهمان نما
با خدا باش و بده دل را صفا
یاد کن از آتش روز معاد
طره گیسو را مده بر دست باد
زلف را از روسری بیرون مریز
با حجاب خویش از پستی گریز
در امور خویش سرگردان مشو
نو عروس چشم نا محرم مشو
خواهر من قلب مهدی خسته است
از گناه ماست کو رو بسته است
چادر سرکردنت به همین سادگی انتقام کربــــــــــــــــــلا ست . . .
و چادر سرکردنت انتقام کربــــــــــــــــــلا ست…
——————————————-
چـــــــــــــــــادر تو تلافی غروبی است…
که در آن روز به زور چادر ازسر زنان حرم پیامبر می کشیدند. . .
چادر تو میراث خون دلهای خیمه نشینان ظهر عاشوراست . . .
و چادر سرکردنت به همین سادگی انتقام کربــــــــــــــــــلا ست . . .
چند روز دیگر به جنگ میروم!!!
باورت نيست که زن حجب و حيا مي خواهد؟
دامني پاک چو گل هاي خدا مي خواهد؟
گوهري که صدفش نيست، شود سرگردان
صيد گردد به کف و توطئه ي دلالان
بي حجابي هنري نيست، شوي بي فرهنگ
عاقبت بر چمن بي هنران بارد ننگ
عاري از جامه گويد چه کتابي دارد؟
قامت لخت، قيامت چه جوابي دارد؟
سفره ي تن ز چه روباز نمودي اي زن؟
ز چه تقديم نمائي به شغال آن دامن؟
اينکه امروز جواني و کني بد مستي
ته آزاد رهت هست عذاب و پستي
رخ زيبا که نيازش به گريسکاري نيست
مصرف روژ و گريس عاقبتش بيماريست
گوهري باش ولي در صدف و پوشيده
زرشناس آيد و جايت بدهد بر ديده
گُل خلقت، شرف خويش به حراج مده
به گرازي که کمين کرده به تاراج مده
هدفِ خلقتِ سرکاره هوسبازي نيست
به خدا خالق از اين بندگي ات راضي نيست
تو مگر سکه ي خواري که به ره افتادي؟
يا مگر کمتر از آن باميه ي قنادي؟
باميه، روي بپوشيده ز آفات و مگس
تو چرا لخت شدي در پي شيطان هوس؟
آنچه شد بر همگان مايه ي رنج و حيرت
اينکه فرهنگ در اين جامعه شد بي غيرت
هر چه ما مي کشيم از پوچي فرهنگ آمد
بر سر سرو اصالت ز هوا سنگ آمد…!
لحظه ای بیندیش
دخترم!
ای عاشق مدهای رنگارنگ !
ای فریفته لباسهای روشن وتنگ
که از دنیا به شوق آمده ای
هیچ اندیشیده ای که این شوق ،
حزن آخرت را به همراه دارد ؟
به شبی بیندیش که
از پس آن فردایی نباشد و
به خانه ای بیندیش که
از آن تنگ تر وتاریک تر نباشد
ای که به بازی لباس پرداخته و
به جامه شهرت دلباخته ای !
از آن بترس که
این بازیها در گناه مشهورت سازد
ومهر سیاه معصیت برنامه اعمالت زند…!
چادری بی حجاب یا محجبه چادری؟
تبرج یعنی : زنی زیبایی های خود را برای مردان آشكار سازد آنچنانكه به آسانی دیده شود. خودنمایی!!
درست است که آراستگی به عنوان یك فضیلت مورد توجه و تاكید آموزه های قرآنی است. اما قرآن روشن می سازد كه هر « فضیلتی» ممكن است به علت « سوء برداشت و یا سوءرفتار و عملكرد» به « رذیلتی» تبدیل گردد.
در كاربرد قرآنی، زنانی كه با هر نوع رفتار حتی هنجاری و پوشش و تزیین، خود را در چشم مردان می آورند، و به به و چه چه مردان را به اسمان بلند می کنند متبرج و خودنما نامیده می شوند و هر گونه وسیله ای است كه توجه دیگران را برانگیزد، حتی رنگ های خیره کننده روسری ، ابزاری است برای تبرج چه برسد به آرایش!
حجاب برای پوشاندن زیبایی های زن در مقابل چشمان مردان حکم شده، نه اینکه حجاب خودش بشود « زینت و آرایشی برای پوشش»!
حجاب اعلام «دور باش»! است در برابر «همه» مردان
برای پيشگيري از تحريكات شهواني خارج از ضوابط و هنجارهاي الهي
برای حفظ و تأمين سلامت و بهداشت معنوي جامعه.
پس کسانیکه مدعی می شوند حجاب پوشاندن بدن به جز گردی صورت و دستها است در واقع به حد شرعي حجاب در قالب ظاهر اون اشاره میکنند. اما توجه ندارند که هر ظاهری، باطن و روحی دارد
و
روح حجاب: وقار و حیا و عفت بوسیله کنترل رفتار و ظاهر مناسب است.حجاب زمانی «حجاب» است که وقتی نامحرمی دختر محجبه ای را دید، بگوید:
این خانم با این حجاب دارای این درجه از ایمان است، حد و مرز دارد!
چادر زینت نیست بلکه وسیله ای است برای پوشاندن زینت ها! برای استحکام و نشان دادن حیا!
یک چادری محجبه نیست اما یک محجبه چادری است.
قرآن:
برای آن كه جلوی تعرض و تجاوز مردان به زنان را بگیرد در شكل چند آموزه دستوری رو معین کرده:
به مردان:
چشم خویش را از نامحرمان و زنان فرو بندند. فرو بستن چشم و غض بصر به این معنی است که مردان با دیدن وسوسه نشده و تحت تاثیر زنان قرار نگیرند.
به زنان:
1.خود را بپوشانند و حجاب و پوشش را به گونه ای مراعات كنند كه شناخته نشوند!
2. عدم تبرج و خودنمایی زنان:
الف: یعنی زنان از نوعی پوشش و یا ابزار زینتی و آرایشی استفاده نكنند كه آنان را همانند برج(در عربی یعنی چیز بلندی که به اسانی دیده شود) در چشم آورد و از هر سوی قابل توجه باشند.(احزاب آیه 32 و آیه 33)
ب: در زمان پیامبر(ص) زنان گاه زینت هایی را در زیر پیراهن و جامه های خویش می پوشیدند ولی این زینت آلات به شكلی بود كه هرگاه جامه های آنان كنار می رفت از زیر جامه جلوه گری خاصی داشت.(البته الان دیگه روی لباس ها به کار برده میشه!) بنابراین بر زنان است كه این قبیل زینت آلات را به گونه ای بپوشند كه به چشم نیاید تا جلوه گیری كند و چشم مردان را خیره سازد. (نور آیه 60)
ج: هنگام رو به رو شدن با مردان بیگانه و نامحرم از خودنمایی و تبرج و به چشم آمدن و آرایش خودداری ورزند. (نور آیه 60 و احزاب آیه 33)
گزیده ای از بیانات حضرت امام خامنه ای حفظه الله:
«اصل گرايش به زيبايى و زيباسازى و زيبادوستى، يك امر فطرى است. مسأله آرايش و لباس و غیره مقوله خاصى است كه انسان - بخصوص جوان - از زيبايى و زيباسازى خوشش مىآيد و دلش مىخواهد كه خودش هم زيبا باشد. اين عيبى هم ندارد؛ يك امر طبيعى و قهرى است؛ در اسلام هم منع نشده. آن چيزى كه منع شده، ایجاد انحطاط و فساد در جامعه انحطاط است؛ يعنى ابتذال اخلاقى نبايد به وجود آيد. چگونه؟ راهش مشخّص است:
- اگر ارتباط بىقيد و شرط و بىبندوبارى در روابط زن و مرد وجود داشته باشد، اين موجب فساد خواهد شد.
- اگر به صورت افراطى به شكل مُدپرستى درآيد، اين به فساد خواهد انجاميد.
- اگر اين مقوله زيباسازى و رسيدن به سر و وضع و لباس و امثال اينها، مشغله اصلى زندگى شود، انحراف و انحطاط است.
اما فىنفسه، رسيدن به سر و وضع و لباس، بدون اينكه در آن خودنمايى و تبرّج باشد، عيبى ندارد. در اسلام، تبرّج ممنوع است. « تبرّج » يعنى همان خودنمايى زنان در مقابل مردان، براى جذب و فتنهانگيزى. اين، يك نوع فتنه است و خيلى اشكالات دارد. در اسلام، به مسأله زيبايى اهميت داده شده است. زياد شنيدهايم كه : «انّ اللَّه جميل و يحبّ الجمال» خدا زيباست و زيبايى را دوست دارد. در خصوص رسيدن به سر و وضع، روايات زيادى در كتب حديثى ما هست. در كتاب «نكاح» مفصّل بحث مىشود كه مرد و زن بايستى به خودشان برسند. روايت دارد كه پيامبر اكرم وقتى مىخواستند نزد دوستانشان بروند، به ظرف آب نگاه مىكردند و سر و وضع خود را مرتّب مىكردند آن زمان كه آينه به اين شكلى كه حالا هست و فراوان هم هست، نبود. جامعه مدينه هم كه فقير بود. پيامبر ظرف آبى داشتند، كه وقتى مىخواستند نزد دوستانشان بروند، از آن به جاى آينه استفاده مىكردند. اين، نشاندهنده آن است كه سر و وضع مرتّب، لباس خوب و گرايش به زيبايى، امر مطلوبى در شرع اسلام است؛ منتها آن چيزى كه بد و مضرّ است، آن است كه اين وسيلهاى براى فتنه و فساد و تبرّج شود.»
نمونه ای از احکام مراجع تقلید در باب آرایش:
سؤال. آيا براى زن جايز است كه با آرايش و زينتى كه جلب نظر مى كند بدون نيت سوء از منزل خارج شود؟
جواب: جايز نيست.
سؤال. آيا براى زن جايز است كه عطر بزند و از منزل بيرون رود؟
جواب: در روايات متعدّدى (*) از اين معنا نهى شده و ظاهر بعضى از آنها حرمت است.
سؤال. آيا دخترى كه ازدواج نكرده و قصد دارد ازدواج كند مى تواند كمى آرايش داشته باشد و خود را آراسته كند؟
جواب: آرايش براى اين گونه دختران سزاوار نيست.
* وسائل الشيعة، ج 14، ابواب مقدمات النكاح، باب 80، ص 11
والسلام!