طاغوتی ها از حجاب می ترسند
قسمتى از خاطرات اسداللّه علم وزیر در بار شاه
سه شنبه 17 اردیبهشت ماه 1350 شرفیابى شاه از من به خاطر سخنرانى دیروزم در دانشگاه پهلوى شیراز تمجید کرد، به او گفتم که چه استقبال گرمى از من به عمل آمده بود 300 دانشجو در استادیوم ورزشى (دانشگاه ) اجتماع کرده بودند، البته از دیدن این همه دختر با چادر وحشت کردم .
در زمان خودم در مقام ریاست دانشگاه چادر کم و بیش منسوخ شده بود.
هر دخترى که مى خواست آن را بر سر کند تحقیر مى شد. لیکن در کنفرانس دیروز سى نفرشان بودند، مناسب ندیدم که در آن لحظه اظهار نظرى بکنم .
ضمنا به من اطلاع داده شد که بعضى از این دختران از دست دادن با فرهنگ مهر، رئیس جدید دانشگاه خوددارى کرده اند، و مدّعى بودند که اسلام هر نوع تماس جسمانى را با جنس مخالف خارج از چارچوب ازدواج ممنوع کرده است . شاه خیلى اوقاتش تلخ شد.(1)
پی نوشت:
1- پاسداران حجاب، ص 36
نظر شهید منتظرالقائم درباره حجاب
می دانست از ساواکی ها هستند و می خواهند براش پرونده سازی کنند. از او پرسیده بودند نظرت در مورد حجاب چیه؟ گفته بود: من که نظری ندارم باید از روحانیت پرسید! من فقط یه حدیث بلدم که هرکس همسرش را بی حجاب در معرض دید دیگران قرار دهد بی غیرت است و خداوند او را لعنت می کند.
ساواکی ازش پرسید شاه را داری می گی؟ خنده ای کرد و گفت من فقط حدیث خواندم.
شهید محمد منتظر القائم
پاسخ شهید کاوه به.....
زن که وارد مغازه شد چهره ی محمود در هم رفت. سرش را انداخت زیر، لبش داشت زیر دندانش هایش پاره می شد. هرچه زن می پرسید پسته کیلویی چند؟ جواب نمی داد. آخرش هم گفت: ما جنس نمی فروشم.
زن با عصبانیت گفت مگه دست خودته؟ پس چرا در مغازه ات را نمی بندی؟ همان طور که سرش زیر بود گفت: هروقت حجابت را درست کردی بیا تا بهت جنس بدم.
شهید محمود کاوه
ورود خانم های بی حجاب به کلاس درس ممنوع!!!
معلم وارد کلاس شد، چشمش به نوشته ی روی تخته افتاد: ” ورود خانم های بی حجاب به کلاس درس ممنوع!” عصبانی شد و به دفتر رفت، مدیر به کلاس آمد، اول با زبان خوش پرسید: چه کسی این جمله را نوشته؟ کسی جواب نداد، مدیر عصبانی شد.
بچه ها را بیرون کرد و به صف کشید و تا توانست با چوب به کف دستشان زد، باز کسی چیزی نگفت.
شهید محمد رضا توانگر
دختر دندان پزشک و حجاب در صدر اسلام
یکی از دوستان که در مشاوره تخصص بالایی دارد میگفت: در جلسه پرسش و پاسخی که با دانشجویان داشتم، دانشجوی دختری که در رشته دندان پزشکی تحصیل میکرد، ضمن معرفی خود گفت: در صدر اسلام حجاب اجباری نبود، چرا امام دستور اجباری شدن آن را صادر کرد؟
به این دختر که اطرافش را دختران دیگر احاطه کرده بودند گفتم: حجاب یک مساله اجتماعی است که همه باید رعایت کنند و فرقی بین مسلمان و کافر نیست؛ چرا که یك اصل مسلّم در اسلام داریم كه هر حكمى براى مؤمنین و مسلمانان ثابت است، دیگران نیز مكلّف به آن هستند [1] بنابراین آنها هم موظّف به حكم حجاب و ترك شرابخوارى (حدّاقلّ آشكارا) و گناهان دیگر هستند.
ادیان دیگری هم که در میان مسلمانان زندگی میکردند حجابشان مثل امروز نبود،؛ بلکه آنها خودشان قائل به حجاب زن بودند و، قبل از اسلام ضمن رعایت حجاب به قوانین اسلامی احترام میگذاشتند.[2]
با توجه به این نکته که تمام اعمال و احکام در صدر اسلام مستند به قرآن و دستورات آن بوده است، ما نیز در مسئله وضعیت حجاب در صدر اسلام با استناد به قرآن و آیات نورانی آن را بررسی میکنیم؛ از آن جهت که هر اجتماعی برای سالم ماندن از تحریک شهوت که زنا را به دنبال دارد، نیازمند حفظ حجاب از طرف زنان و ترک نگاه از طرف مردان میباشد، لذا خداوند در قرآن کریم با آیات متعددی به اهمیت نقس حجاب پرداخته و میفرماید:
«وَ قَرْنَ فی بُیوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیةِ اْلأُولى"[سوره احزاب، آیه 33.] ای زنان پیامبر! در خانههای خود بمانید و هم چون جاهلیت نخستین در میان مردم ظاهر نشوید. اندام و وسایل زینت خود را در معرض تماشای دیگران قرار ندهید.»
مراد از جاهلیت اولی همان جاهلیتی است که مقارن عصر پیامبر(صلی الله علیه و آله) بوده، طوری که در تاریخ آمده آن موقع زنان حجاب درستی نداشتند و دنباله روسری خود را به پشت سر میانداختند به گونهای که گلو و قسمتی از سینه و گردن بند و گوشواره آنان نمایان بوده و به این ترتیب قرآن همسران پیامبر را از این گونه اعمال باز میدارد. البته بدون شک این حکم عام و تکیه آیات بر زنان پیامبر به عنوان تأکید بیشتر است.[3]
باز خداوند در آیه دیگری می فرماید:
« یا أَیهَا النَّبِى قُل لِّأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِینَ یدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَن یعْرَفْنَ فَلَا یؤْذَینَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا” [سوره احزاب ، آیه 59] اى پیامبر به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوششهاى خود را بر خود فروتر گیرند این براى آن كه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند و خدا آمرزنده مهربان است.»
به آن دانشجوی دختر گفتم: زنان در صدر اسلام مطیع بودند و به محض شنیدن آیات وحی خود را برای اجرای دستور الهی آماده میکردند و نیازی به اجبار نبود، همان گونه که نقل میکنند وقتی حضرت زهرا برای دفاع از فدک میخواست به مسجد برود، «هنگام خروج از منزل مقنعه را محکم بر سر بستند و جلباب و چادر را بهگونهای که تمام بدن آن حضرت را میپوشاند و گوشههای آن به زمین میرسید، به تن کردند و به همراه گروهی به مسجد حرکت نمودند» [4]
به دانشجویان دیگر که به دقت به مطالب گوش میدادند گفتم: حجاب و عقاف تا آنجا که در حریم زندگی خصوصی افراد است، امر فردی و خصوصی است و کسی نمیتواند در آن دخالت کرده و تجسس نماید، ولی آنگاه که به یک مساله اجتماعی تبدیل شد و با حقوق دیگران ارتباط پیدا کرد، حکومت و حاکم میتواند از باب نهی از منکر و صیانت از اخلاق و معنویت جامعه، حجاب را الزامی کند و برای آن مجازات تعیین نماید؛ چراکه بی حجابی سلامت روانی جامعه را تهدید میکند و زنان را در معرض انواع خطرات غیر قابل جبران قرار میدهد.
با توجه به مطالب فوق میشود به این نتیجه رسید که، در صدر اسلام به حجاب اهمیت زیادی میداند، در ثانی بعد از رسول خدا کسانی که بر جامعه حکومت میکردند افراد ظالمی بودند که به زور حکومت را غصب کرده بودند، و راهبران الهی وامامان حق مدت کمی عهدهدار حکومت بودند؛ قطعا اگر حکومت به دست امامان شیعه بود برای تامین آرامش اجتماعی و بالا بردن ارزش و احترام زن و همچنین استجکام پیوند خانوادگی، در مقابل پدیده بی حجابی ایستاده و با آن مبارزه میکردند.
————————-
پی نوشت ها:
[1]. «الكفار مكلّفون بالفروع كما انّهم مكلّفون بالاصول»[ احكام بانوان، تالیف آیت الله مکارم شیرازی، ص: 186]
[2]. ویل دورانت، تاریخ تمدن، علمی فرهنگی، ج ۱۲، ص ۳۰.
[3].تفسیر نمونه، ج 14.
[4].«لا نت خمارها علی راسها و اشتملت بجلبابها و اقبلت فی لمه من حفدتها و نساء قومها نطا ذیولها »[الاحتجاج، ج ۱، ص ۹۸.]
تولیدی